به گزارش خبرنگار اجتماعی مهر آرش مقدم مسئول نهضت اجتماعی جوانان در یادداشتی به ویژگی های اربعین پرداخته و آرزو کرده که کاش اربعینی ها پس از بازگشت به کشور با نگاه اربعینی و حسینی نسبت به آبادانی هر نقطه از محل سکونت و شهر و دیار خود بپردازند.
متن یادداشت را در زیر می خوانید:
اینجا عراق است، هرسال اربعین چند ده عمود مهربان در کنار هم موکب میزنند تا میلیونی شدن قدمهایمان را به رخ عمودهای عالم بکشند.
از آسمان که به زمین نگاه میکنی از میانه نجف تا آخرین قدم فقط آیت، الله است هر صحنه ذکر است مسیر، مسیر ذکر است. از کسی که میگوید سلام تا کسی که میگوید حسین، از زائر تا خادم همه چیزی ذکر است همه چیز نشان است برای یاد خدا. هر کلمه قدمی است در این راه که سرانجامش امام است و امامی که شروع همه چیز است.
اینجا عراق است، عراق در ادبیات معرب شده ایران و دردآشنای تاریخ. ملت عراق روزی زیر سلطه یزید و صدام روزی در سریر مهربان قدوم زائر الحسین فراز و نشیبها دیده ملت عراق، هلوی کم سر میدهد این همه فراز و نشیب برای ملتی که به حسین بن علی بدهکار است. ملتی که روزهای تلخ تاریخش، روز به روز دارد به شیرینی ختم میشود. شاید دارند آماده نصرت امام زمان میشوند.
موکب نماد این آمادگی است و موکب دار صدای رسا السلام یا اباصالح المهدی بیا آقا جان ما پیش پیش بذل کردیم خودمان و مالمان و فرزاندمان را بیا آقا این صدای عربی عراق است آماده میشود برای ظهور و اما شاید کمی نگران باشیم ملت عراق به قول اهل خلافهای قدیم آس رو کرده دستی بالاتر از ملت امام حسین دارند شاید پیشی گرفته اند از ما، میروند جلوتر از ما.
دارم به ملت خودمان فکر میکنم ما ملت امام حسینیم و اینجا عراقیها از ما پیشی گرفتهاند رفتهاند و گوی سبقت و دلبری برای امام را از ما ربودهاند السابقون السابقون شدهاند آری آنها ملائک المقربون شدهاند ما ماندهایم.
ذهنم فریاد میزند؛ باید سبقت گرفت و دوباره برای امام زمان اول شد.
آرام در کنار این تفکر میایستم دوباره صحنهها را مرور میکنم کسی با جسمش سایه شده برای زائر، کسی آب میدهم، کسی با غذا و مکان خنک از زائر پذیرایی میکند آن طرف تر رباب چای ریخته است این طرف تر رقیه آب میاورد کنار عمود آخر حبیب مشکی از شربت خنک به دست دارد دیدم کسی که هیچ نداشت گوشهای نشسته بود و داشت آرام سنگ ریزه ها را از زیر پا جمع میکرد باد میزد دوباره کارش را از نو شروع میکرد اسمش عباس بود گوشی یکی از زائران گم شده بود با بچههای موکب پول گذاشتند و رفتند برایش خریدند همه چیز اینجا بیمه عباس است همه چیز.
چقدر این صحنهها برای من آشنا است بیشتر روی این صحنهها و روی آن حسرت پرچم دار بودن و دستی بالاتر از بقیه یاران برای ارباب رو کردن آن آس لاتهای قدیمی آن دلبری خاص یاران صمیمی فکرم را به ضرب نعل اسبهای عراقی میکوفت و ناگهان دوباره تصاویر برایم مرور میشود بله یادم آمد.
به اکبر آقا نانوای سر کوچه چند روز پیش نان صلواتی میداد، گفتم چرا گفت سالها است نذر دارم نان میپزد و میدهد بی منت فقط برای اربابش حسین، چند مغازه آن طرف تر مغازه گوشت فروشی جوان مرد قصاب میگفت هر چند وقت یک بار زنی میآمد یا مردی، اسکلت مرغ میخواستند من هم شرمنده تا اینکه خواب دیدم و نتیجهای داشت که چند مرغ یا گوشت کنار گذاشته بودم به عشق عباس شرمندگی دیگر برای آن سائل اسکلت مرغ نبود گوشت گرم گوسفندی درجه یک و بچههایش که در کوچه میخندند.
لیلا خانم ۸۰ ساله ۵۰ سالی است که نماز اول وقتش در مسجد ترک نمیشود میگفت این ماه چند دهمین جهیزیه دختران دم بخت را داده بود میگفت ۵۰ سال است توبه کرده قبل آن خواننده و رقاصه بود اما یاران خمینی هدایتش کردند و امروز جبران میکند و دردکشیده ای است برای کمک به دختران دم بخت.
حالم عجیب است انگار با تلسکوپ از ماه به زمین نگاه میکنی این همه سحابه نورانی کار از ستارههای کوچک و بزرگ به راههای نورانی زمین رسیده آسمان زمین پر از ستاره است. کمی آن طرف تر آقای محمدی داخل بنگاه نشسته و لبخند میزند رفتم کنارش آرام میگفت الحمدالله این هم بیستمین خانه اخیراً برنامه تلویزیونی بودم آنجا گفتم سه خانه دارم و رایگان در اختیار تازه عروس و دامادها قرار میدهم بعد از آن تا الان چند خیر کلید خانههایشان را گذاشتهاند برای ادامه این کار خیر، حالش خوب بود حال خادم موکبهای عراقی را داشت یک چای تلخ جلوی من گذاشت و کلماتم تمام شد برگشتم به حال حسرت و السابقون ملأ عراق حالا اینجا ایران است ایران حسین بن علی اربعین به وسعت ایرانم آرزو است.
هر روز در این کشور این ملت موکب دارند و هر روز برای ما ایرانیان اربعین است مهربانی این ملت به وسعت همه کوچههایش است. خودمانی باشیم این موکب هم تهاجم فرهنگی است ما خودمان ایستگاه صلواتی داشتیم قویترین نام ۱۰۰ سال گذشته. باید ادامه داد حال اربعینی را. ای کاش همه این ۵ میلیون زائر و چند ده میلیون جا مانده بعد از اربعین میشدند محمدی، اکبر آقا و جوان مرد قصاب.
ایرانی میساختیم خالی از فقر و پیشرفتی برای همه حتی محرومین….اربعین برای ما باید ادامه داشته باشد باید به امتداد این راه تا درب خانههای محرومین فکر کنیم….
بیایید رخدادی بزرگتر از آنچه تا الان ایجاد کردهایم ایجاد کنیم بزرگتر از دفاع مقدس بزرگتر جهاد سازندگی بزرگتر از مهمانی ۱۰ کیلومتری و اربعین. بیاید همه ما قیام کنیم برای ایران آتش به اختیار بسازیم منتظر دولتها نباشیم و اربعین وار از جان و مال و امکاناتمان برای ایران حسین بن علی خرج کنیم…
به امید ایران سربلند و پیروز